ریشه یابی نظری و منطق پیمان شکنی اروپائیان در معاهدات بین المللی.
ریشه یابی نظری و منطق پیمان شکنی اروپائیان در معاهدات بین المللی به نظر یک سیاستمدار کهنه کار انگلیسی قرن ۱۹
امروز وقتی از عهد شکنی و به اصطلاح "دبه" کردن غربی ها در برجام ، دیپلماتهای ما شگفت زده شده و انگشت تحیر و تعجب به دندان می گزند ، خوب است به سراغ برخی تفسیرهای تاریخ دیپلماسی غرب از جهان و مفهوم تعادل و نظم در بین قدرتهای جهانی برویم تا قوانین حاکم بر ذهن سیاست ورزان اروپایی را بهتر بشناسیم ۰ این مطلب را به نقل از هنری کیسینحر استراتژیست برجسته امریکایی در تفسیر معاهده تاریخی وستفالیا که مربوط به چهار قرن قبل است ذکر می کنیم:
لرد پالمرستون دولتمرد بریتانیایی قرن نوزدهم در تفسیر وستفالیا میگوید :
ما دیگر هیچ هم پیمان دائمی و هیچ دشمن همیشگی نداریم ، منافع ما هستند که دائم و همیشگی اند و بر ماست که آن منافع را دنبال نماییم۰
در تعریف دقیق تر این منافع به صورت سیاست خارجی رسمی این سیاستمدار قدرتمند بریتانیایی چنین میگوید :
هنگامی که مردم از من می پرسند که سیاستگذاری دقیقا بر مبنای چیست ؟ تنها پاسخ این است که هدف ما انجام کاری است که بسته به هر موقعیت ؛ بهترین کار ممکن به نظر می رسد و به دنبال این هستیم که منافع کشور خود را سرلوحه کار قرار دهیم ۰
نقل از کتاب نظم جهانی ، هنری کیسینحر ، ص۲۱ ، تهران ، انتشارات علمی و فرهنگی ، ۱۳۹۶