ایثارگران ونک

( بازماندگان کاروان عشق (راه کاروان عشق از میان تاریخ می گذردو هرکس در هرزمان بدین صلا لبیک گویداز ملازمان کاروان کربلاست

ایثارگران ونک

( بازماندگان کاروان عشق (راه کاروان عشق از میان تاریخ می گذردو هرکس در هرزمان بدین صلا لبیک گویداز ملازمان کاروان کربلاست

اسلايدر

ساعت فلش مذهبي قرآن آنلاين

تقویم

فالطالع بينيفال روزانه
فالطالع بينيفال روزانه

حديث تصادفي

$
ایثارگران ونک

کربلا از زمان و مکان بیرون است و اگر تو می‌خواهی که به کربلا برسی باید از خود و بستگی‌هایش، از سنگینی‌ها و ماندن‌ها گذر کنی. حب حسبن علیه السلام، در دلی که خودپرست است، بیدار نمی‌شود.
سلام بر آنانی که بر خاک افتادند تا ما به خاک نیفتیم؛از نفس افتادندتاما از نفس نیفتیم؛ رفتند تا مابمانیم؛ شیرمردان ولایتمداری که ثابت کردند که اهل کوفه نبودندونیستند ونگذاشتند رهبرومقتدایشان در عین تنهائی ؛تنها بماند واکنون باز ماندگان آن قافله سراپا عشق با هزاران زخم گوش بفرمان ولی ومقتدایشان ؛ جان برکف آماده اند تا طومار نامردمان ونااهلان زمان را برهم بپیچند.اللهم عجل لولیک الفرج.
پيوندها

ابزار آپلود

آخرين نظرات
دوشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۲:۰۲ ق.ظ

دلنوشته های زیبای شهیدآوینی

دلنوشته های زیبای شهیدآوینی

_ شأن انسان در این است که از زمان و مکان و مقتضیات آنها فراتر رود و غل و زنجیر جاذبه خاک را از دست و پای روح خویش بگشاید و به مقام ولایت رسد و کسی این مقام را درخواهد یافت که از خود و آنچه دوست دارد در راه خدا بگذرد و سر تسلیم به آستان قربان بسپارد و مقرب شود و خداوند در جوابش «و فدیناه بذبح عظیم» نازل کند... سلام علی ابراهیم.

_ شأن انسان در ایمان و هجرت و جهاد است و هجرت مقدمه جهاد فی سبیل الله است. هجرت، هجرت از سنگینی و جاذبه هایی که تو را به خاک می چسباند. چکمه هایت را بپوش، ره‌توشه‌ات را بردار. و هجرت کن. حضرت امام حسین علیه‌السلام در صحرای کربلا انتظار تو را می کشد. چکمه‌هایت را بپوش و ره‌توشه ات را بردار و هجرت کن که پیامبران نیز همه آمده اند تا تو را از سنگینی‌ها رها کنند و زنجیر خاک از دست و پای اراده‌ات بگشایند.

_  مگر کربلا از تبعیت زمان و مکان خارج است که همه_جا_کربلا باشد و هر_روز_عاشورا؟ آری! کربلا از زمان و مکان بیرون است و اگر تو می خواهی که به کربلا برسی، باید از خود و بستگی‌هایش، از سنگینی‌ها و ماندن‌ها گذر کنی و از زمان و مکان و مقتضیات آنها فراتر روی و غل و زنجیر جاذبه‌های دنیایی را از پای اراده ات بگشایی و هجرت کنی. حب_حسین در دلی که خودپرست است بیدار نمیشود.

_ انسان اهل ولایت است و در باطن خویش باحق پیوند دارد. اما آنچه که او را از حق باز می دارد جاذبه‌ی خاک است که به‌سوی پایین می کشد و اینچنین، فطرت او محجوب میمانَد و کدورت گناه صفای باطن او را که  آیینه‌ی نور حق است میپوشاند و نورالانوار رب در آن تجلی نمی یابد.
اما گریه، گریه آبی است که این کدورت ها و کثافات را میشوید و تو را به فطرت الهی خویش رجوع میدهد و دیگر باره اهل ولایت میشوی. بگذار مارا اهل گریه بخوانند. اگر آنها بدانند که در این گریه ها چه قدرتی نهفته است، خواب بر آنان حرام خواهد شد و به راستی اگر خداوند گریه را به انسان نبخشیده بود، هیچ چیز نمیتوانست کدورتی را که با گناه بر آیینه فطرتش مینشیند پاک کند.

_ برخیز برادر، برخیز. قافله کربلا روانه است و آواز جرس که از باطن ملکوتی انسان برمی آید، عشاق حرم را فرا میخواند. اما برادر، می دانی؟ حب حسین در دلی بیدار میشود که از خود و آنچه دوست دارد در راه خدا گذشته باشد.

موافقين ۰ مخالفين ۰ ۹۸/۰۲/۰۹