نیایشهای شهدا
اکنون در سعادتگاه عشق و شهادت در حجلهگاه خون، عروس سرخ شهادت را در برمیگیرم و به دنبال خط سرخی که از لابهلای گونیهای سنگرم و اثر بیابانهای تفتیده خوزستان گذشت، میروم تا به کاروان شهدا که آرام آرام به سوی تجلیگاه حق در حرکت است، بپیوندم.
روی خاکریز دراز کشیده و صورتش رو به آسمان بود؛ گاه ستارههای آسمان را میشمرد و گاه نگاهش را راهی همسنگرانش و ستارههای زمینی میدوخت. صدای توپخانه دشمن، روشنی منورهایی که گاه زمین تاریک را روشن میکرد، نالههای شبانه همرزمان در قبرها و زیر نخلها برای رسیدن به وصال، صدای شوخی و خنده مردان آسمانی در سنگرها خلاصه همان شبهاست. برخی از آنها با خدای خود نیایشهایی داشتند که بر قلب کاغذ نگارش کردند و این نگارشها تا ابد بر قلبها حکمرانی میکند. در این گزارش به 10 نیایش از 10 شهید دفاع مقدس که بخشی از آن همه عظمت رزمندگان جبههها بود، آمده است :
شهید علیاصغر جلیلیبهابادی : خدایا! ای کاش هزاران جان داشتم و به خاطر رضای تو در راه امام خمینی که همان راه اسلام عزیز است میدادم.
شهید محمدحسین جعفرینسب اشکذری : خدایا! مرگ ما را شهادت در راه خودت قرار بده که زیباترین مرگهاست. خدایا! ما را قدردان امام زمان (عج) قرار بده. خدایا! راه ما را راه انبیای گرامت و اولیای خودت خاصه راه حجتبنالحسن المهدی (عج) قرار بده.
شهید حسین تریاکگیر : بار خدایا! تو را شکر میکنم که چنین توفیقی نصیب این بنده عاصی خود کردی. خدایا! به درگاه تو طلب استغفار میکنم.
شهید غلامرضا جعفریان : خدایا! به این معصیتکار و خطاکار و به این خاکنشین رو سیاه فرجی کن و رحمی نما تا بتواند در راهت قدم بردارد و نیتش فقط برای رضای تو باشد. خدایا! میدانی که تا زنده بودم با تو بودم ولی خدا از تو میخواهم در شب اول قبر به فریادم برسی. انشاءالله
شهید داود توکلیبنیزی : اکنون در سعادتگاه عشق و شهادت در حجلهگاه خون، عروس سرخ شهادت را در بر میگیرم و به دنبال خط سرخی که از لابلای گونیهای سنگرم و اثر بیابانهای تفتیده خوزستان گذشت میروم تا به کاروان شهدا که آرام آرام به سوی تجلی گاه حق در حرکت است، بپیوندم.
خدایا به پرندهها بگو پرهایشان را به خون شهدا رنگین کنند. به کبوتران بگو پیام خون را به خط شکنان برسانند. خدایا باز هم به فرشتگان بگو «افمن اعلم ما لا تعلمون» و فلسفه آفرینش در کربلاهای خوزستان، مهران و سایر نقاط ایران را نشانشان بده
شهید محمدجواد تفکریبافقی : خدایا! اگر گناهی کردهام از روی نادانی و جهل بوده است. مرا ببخش و به من یاری ده تا غیر از راه تو الله و معبودی نداشته باشم.
پروردگارا! قلبم همواره به یاد مستضعفین میتپد؛ همه آنها را از خزانه کرمت بینیاز کن. خدایا! از تو میخواهم همان گونه که تاکنون یاری دادهای و من کمکهای تو را حتی به چشم خود دیدهام، هیچگاه مرا به خودم وانگذاری و همیشه مرا یاری بدهی.
سردار شهید احمد بابایی : خدایا تو خود شاهدی که خلق تو را در سرتاسر عالم به بند کشیده اند و با انواع حیله های شیطانی بر آنها به ناحق حاکم شده اند و اکنون که بنده ای از بندگان تو و فرزندی از فرزندان پیامبر بزرگ تو برای برقراری حاکمیت قوانین تو با رهبری امت مسلمان ایران قیام نموده و چنین امتی را یکپارچه و یک صدا برای برافرازی پرچم "لااله الا الله" به حرکت درآورده ،گرگان و کفتاران تاریخ به این انقلاب و امت اسلامی حمله ور شده اند ،پس به رزمندگان ما توانایی و قدرت رویارویی با حملات این درندگان تاریخ عطا فرما تا با پیروزی به لشکریان کفر صدامی باب فتح قدس را بگشایند و ضربه نهایی را بر پیکر جباران و ستمگران فرود آورند ،زیرا تمام مستضعفان و در بندان به اسارت کشیده شدگان چشم امید به این انقلاب دوخته اند.....
خدایا از تو می خواهم اگر در راه تو و به دست دشمنان تو کشته شدم ،مرا به عنوان شهید در راهت بپذیری ؛زیرا که گناهانم زیاد است و طاعاتم اندک
شهید علی پرنیان : خدایا! تو شاهد باش که من در این راه آگاهانه قدم برداشتم و خوب میدانستم که به کجا میروم و به کجا خواهم رسید. خدایا! تو را شاهد میگیرم که من هدفم، یادم، راهم تو بود و آرزویم دیدن مهدی عزیز و شهادت در راه تو.
شهید رسول فرهحسنلو : خداوندا، اکنون که در مقابل تو خود را تنها مییابم و نمیتوانم از احاطه حکومت تو فرار کنم و در مقابل تو خود را ذلیل و خوار و کوچک میبینم. یا غیاث المستقیثین مرا دریاب که اگر رهایم کنی، در جوار شیطان خواهم بود. خداوندا بس است دیگر، دنیا برایم قفس شده است و روحم را آزار و شکنجه میدهد.
خدایا! تو شاهد باش که من در این راه آگاهانه قدم برداشتم و خوب میدانستم که به کجا میروم و به کجا خواهم رسید. خدایا! تو را شاهد میگیرم که من هدفم، یادم، راهم تو بود و آرزویم دیدن مهدی عزیز و شهادت در راه تو
شهید حاج مسعود امیری : خدایا، مهاجران رفتند و من انصار شدم. خدایا، به ابرها بگو بگریند، به کوهها بگو بشکافند، به دریا بگو بخروشد، به خورشید بگو نتابد و به همه بگو اشک بریزند. خدایا به پرندهها بگو پرهایشان را به خون شهدا رنگین کنند. به کبوتران بگو پیام خون را به خط شکنان برسانند. خدایا باز هم به فرشتگان بگو «افمن اعلم ما لا تعلمون» و فلسفه آفرینش در کربلاهای خوزستان، مهران و سایر نقاط ایران را نشانشان بده. خدایا به محمد (ص) بگو که پیروانش باز هم حماسه آفریدند. به علی (ع) بگو که شیعیانش قیامت به پا کردند و به حسین (ع) بگو که خونش همچنان در رگهای ما میجوشد.
آی شهدا! شما با معبود خود چه گفتید که آسمانی شدید
شما در خلوت های شبانه خود چه کردید که اینگونه پرواز را آموختید
دستم را بگیرید و مرا از این ظلمت کده رهایی بخشید