گفتار نیک از دیدگاه قرآن وچگونگی درک زیبائیهای زندگی
گفتار نیک از دیدگاه قرآن و چگونگی درک زیباییهای زندگی
گفتار نیک از دیدگاه قرآن و چگونگی درک زیباییهای زندگی : انسان موجودی اخلاقی است. پس اگر خلق و خوی خود را نسازد از دایره انسانیت بیرون است؛ چرا که انسان، هم دانایی و هم توانایی تغییر مثبت را دارد و میتواند فضیلت اخلاقی را در خود تحقق بخشد. کسی که خود را به فضیلت و کرامت انسانی مزین میسازد و تربیت میکند، دارای منش، کنش و واکنش نیک میشود و به عنوان یک انسان اخلاقی شناخته میشود. عقل و قلب آدمی است که انسان را به سمت دانایی میبرد و گرایش به زیباییها و نیکیها را در وی بر میانگیزد.
شیرینی و شیوایی گفتار
ادبیات و آموزشهای ادبی و تعلیم آداب، به شخص کمک میکند تا به شیرینی و شیوایی سخن بگوید. در حقیقت علومی از جمله علوم معانی و بیان و بدیع به آدمی میآموزد که چگونه ظاهر سخن و گفتارش را نیک گرداند تا در جامه زیبا، سخنی را به نیکی ارائه دهد. فصاحت و بلاغت و شیوایی و رسایی سخن، امری بسیار پسندیده است؛ زیرا اگر مفهوم و مطلب مهم و ارزشمندی را در جامه و ظاهری ناپسند و زشت ارائه دهیم در بستهبندی محتوای ارزشی، کوتاهی کنیم، از ارزش و اعتبار آن نیز کاستهایم. طلای ناب و سرخ را میبایست در بهترین بستهبندی ارائه داد تا ظاهر و باطن آن با هم موافقت کند و متناسب هم باشد. از این رو خداوند کلام خویش را در بهترین شکل و زیباترین قالب به فصاحت و بلاغت تمام فرو فرستاد و قرآن را هم از نظر شیوایی و رسایی و شیرینی چنان کرد که هیچ ادیب و شاعری را توانایی مقاومت و هماوردی در برابر آن نمانده است و همگان سر تعظیم بر آستانه فصاحت و بلاغت آن فرود آوردهاند.
نیک گفتاری از نظر قرآن
خداوند گفتار نیک را به خوبی توصیف کرده و در آیات چندی نشان داده است که چگونه باید ظاهر و باطن گفتار را آراست تا نیکوترین سخن بر زبان جاری شود. در اینجا به برخی از ویژگیهای سخن نیک از نظر قرآن اشاره میکنیم.
۱- راستی: سخن نیک، سخنی راست است و در آن دروغ راه پیدا نمیکند. صدق و راستی کلام، به مطابقت آن با واقع، عقیده و عمل است. به این معنا که سخنی است که مطابق واقع و حقیقت است؛ دیگر آن که مخالف عقیده شخص نیست و شخص در اندیشه و پندار، چیزی دیگر ندارد و همان چه را اذعان و عقیده دارد بر زبان میراند و در عمل نیز برخلاف آن رفتار نمیکند. بنابراین مانند منافق نیست که بر زبان چیزی را میراند که در پندار و دل چیزی دیگر است یا سخنی را نمیگوید که در عمل برخلاف آن رفتار میکند. در آیات قرآنی بر صداقت در قول و فعل و عمل بسیار تاکید شده و از دروغ بهشدت بیزاری جسته شده است. بنابراین، مهمترین ویژگی گفتار نیک، راست گفتاری و صداقت و راستی است.
۲- استوارگویی: دومین ویژگی گفتار نیک، استواری در سخن است. به این معنا که چنان از برهان و علم برخوردار باشد که هیچ خدشهای بدان وارد نشود و هیچ راه نفوذی برای تخریب آن وجود نداشته باشد. خداوند از این ویژگی به قول سدید یاد میکند؛ زمانی سخن استوار چون سد محکم است که هیچ راه نفوذی نیست تا سد بشکند و تخریب شود و تخریب گر شود. استواری سخن به منطق قوی و برهان و علم و قطعی بودن آن است؛ به اینکه سخنی نگوید که بر پایه ظن و تخمین و گمان است.
۳- رساگویی: از دیگر ویژگیهای گفتار نیک، رساگویی است. به این معنا که همه مفهوم کلام درک شود و چیزی برخلاف ظاهر آن فهمیده نشود. بلاغت و رسایی کلام از جمله ویژگیهایی است که مخاطب را تحت تاثیر قرار میدهد و به او اجازه نمیدهد تا در محتوای آن تردید کند و گمان به خلاف آن برد و احتمال خلاف بدهد که شاید چیزی دیگر را اراده کرده است. مخاطب تحت تاثیر بلاغت کلام و رسایی آن، قرار گرفته و پیام را به خوبی پذیرا میشود.
۴- آسان گویی: سخن نیک؛ سخن آسان و روان و قابل درک و فهم برای همگان است. کسی که میخواهد دیگران او را درک کنند به جای آنکه به دشواری سخن بگوید و درخواستهای سخت و ناممکن داشته باشد و خواستههای بیجا را مطرح سازد، کلامی بگوید که قابل درک و فهم و عمل باشد و مردم را به زحمت نیندازد. انسان میبایست در گفتار، نرم و لطیف باشد و سخن به درشتی نگوید و زمینهای را فراهم نسازد که مردم به خاطر درشت گویی، از پیرامون وی دور شوند و سخن او را نشنوند چه رسد که عمل کنند.
۵- متین گویی: از دیگر خصوصیات کلام نیک آن است که سبک مغز نباشد و مطالبی در آن طرح نشود که هیچ سودی برای مخاطب ندارد. اگر سخن هرچند شیوا و شیرین و رسا باشد و جامه زربافت برتن داشته باشد ولی از متانت محتوا و بار معنایی خوب و مناسب برخوردار نباشد، هیچ ارزشی ندارد. بنابراین میبایست کلام دارای محتوای سنگین و باوقار باشد که به درد مردم بخورد و ایشان را به تفکر و تدبر بخواند و به سوی معارف و حقایق بکشاند. البته این امر غیر از تعقید و پیچیدگی و لغزگویی و چیستان گویی است که در کلام نیک و گفتار نیکو جایی ندارد. لغزگویی هرچند که کلام به ظاهر خوبی است ولی در حقیقت گفتار نیک و پسندیدهای نیست از این رو در عرف مردم چنین کلامی رایج نیست.
۶. بهترین گویی: اگر هر سخنی نیک و بد دارد و انسان، نیک و معروف و پسندیده آن را برمی گزیند و میگوید و خود را چنان به آداب ادبیات نیک تربیت میکند که خوب و پسندیده بگوید، ولی بهتر آن است که درمیان ظاهر خوب از بهترینها و از نظر باطن محکم و سنگین و استوار، از کامل ترینها استفاده کند. پس بهترین سخنها را در بهترین جامهها ارائه دهد و در این راه کم نگذارد. خداوند از بندگان خود میخواهد تا بهترین قول و کلام را بشناسد و آن را در علم و عمل به کار بندد. لذا براحسن قول تأکید ویژهای میکند که بهترین در خوبها و پسندیدههاست. اگر بخواهیم دیگر ویژگیهای گفتار نیک را بگوییم شاید نیازمند تحقیق و بررسی بیشتر باشد ولی به همین مقدار بسنده میشود زیرا میدانیم که عمل به اینها خود عامل رسیدن به نیکوترین گفتارها خواهدبود.
درک زیباییهای زندگی
یکی از مهارتهای مهم انسان، «مهارت درک زیباییهای زندگی» است. با داشتن چنین مهارتی، زندگی با تمام ابعاد آن زیبا و لحظه لحظه زیستن در آن لذت بخش میشود. افرادی که از درک زیباییهای زندگی بیبهرهاند، زندگی در نظرشان تیره و تار و پوچ مینماید و نه تنها از لحظات زندگی خود لذتی نمیبرند، بلکه زیستن در این دنیا را غیر قابل تحمل فرض میکنند.
زندگی زیباتر از آن است که میبینیید، مهم چگونگی نگرش و زاویه دید شما به زندگی است. عینک سبز زندگی را به چشمانتان بزنید و آن را آنگونه که هست بنگرید؛ با واقع نگری ریشه خیلی از به ظاهر بدیها و مشکلات به راحتی خشکیده میشود.
سعی کنید فلسفه درست آفرینش و هدف صحیح از زندگی را بیاموزید. اهداف کوتاهمدت و دراز مدت خود را مشخص کنید و طبق آن گامهای استوار بردارید.
با درونگری افکار خود را مورد بررسی قرار دهید و عینک بدبینی را ازچشمانتان بیرون بیاورید. بدانید که ریشه درک نادرست از زیباییهای زندگی خیالبافیها، سوءظنها و افکار منفی و نادرست است؛ پس سعی کنید خود را از شر اینگونه افکار و تخیلات رهایی بخشید.
با خود قرار بگذارید تا همیشه فکر و احساس مثبت داشته باشید. با تمرین و تلقین به نفس بر روی احساسات و افکار مثبت تمرکز داشته باشید. هرگاه تفکر منفی یا احساس غلط سراغتان آمد، سریع فضا را عوض کرده و زیباییهای زندگی و موفقیتها و نقاط روشن زندگی خود یا دیگران را یادآوری کنید.
یک قدم جلوتر از زندگی باشید. نگذارید رویدادها و اتفاقات زندگی برای شما تصمیم بگیرد و مسیر زندگی شما را تعیین کند؛ بلکه خود برای خودتان تصمیم بگیرید و مسیر زندگیتان را با توجه به توانمندیها و انگیزهها به دلخواه مشخص کنید.
از زندگی همیشه انتظار خوشی و راحتی نداشته باشید، دنیا مملو از شیرینیها و تلخیهاست، روزی به نفع تو و روزی علیه توست. بدانید که اگر قدرت دید وسیع و واقع نگر داشته باشید، این سختیها و مشکلات را هم زیبا میبینید؛ چرا که سربلندی از این آزمایشات باعث رشد و تکامل شما میشود که دست یابی به سعادت و کمال از بهترین زیباییهاست.
صبور و بردبار باشید. بدانید که پایان هر سختی، گشایش و راحتی است «ان مع العسر یسرا» پس با تلاش و کوشش خود سختیها را پشت سر بگذارید، که این خود خیلی لذت بخش است.
هر روز به خود وقتی بدهید، برای خلوت، سکوت و فکر و خود و خدای خود را بیش از پیش بشناسید؛ چرا که با خودشناسی، خداشناسی و جهانشناسی است که توانایی درک بهتر زیباییهای زندگی را پیدا خواهید نمود.
استعدادها و توانمندیهای خود را کشف و شکوفا سازید و سعی کنید فرد مفیدی باشید تا احساس رضایت و شادکامی در زندگی داشته باشید.
زندگی را سخت نگیرید، زندگی راحتتر از آن است که شما میاندیشید. در زندگی قانع و میانه رو باشید؛ سهل گیر باشید، سهل گیر باشید و… باز هم سهل گیر باشید؛ و یک جرعه در عشق» را به هر چیزی که انجام میدهید بیفزایید.
اجتماعی باشید، صله رحم کنید و با افراد مثبت اندیش و موفق معاشرت کنید. بانی خیر باشید و از دیگران دستگیری کنید.
گذشت و فداکاری را سرلوحه زندگیتان قرار دهید. زندگی پستی و بلندی زیادی دارد، با پیدا شدن کوچکترین مشکلی با همسرتان، زندگی را تمام شده فرض نکنید. خطاهای همدیگر را ببخشید و با همسرتان زندگی تازهای را تجربه کنید.
خوش اخلاق باشید و محل زندگی خود را به محل سکونت و آرامش تبدیل کنید و تجربههای تلخ زندگی روزمره را از یاد ببرید.
با ایمان و با تقوا باشید، به واجبات الهی عمل و محرمات الهی را ترک کنید و خود را به فضایل اخلاقی بیارایید و با خودسازی از رذایل اخلاقی چون: دروغ، کینه، غیبت، بد زبانی و… دوری کنید.
نگرش خود را به زندگی دنیوی تغییر دهید؛ بدانید که دنیادار قرار نیست، فانی است و منزلگاه اصلی، جهان آخرت است. هر روز با خود نجوا کنید که «ما از خداییم و به طرف خدا خواهیم رفت» و آسایش و آرامش واقعی در آن دنیاست.
سعی کنید همیشه لبخند بزنید و با روی گشاده با دیگران، بهویژه خانواده خود روبهرو شوید.
همیشه امیدوار باشید و از یاس و ناامیدی دوری کنید که خوره جانها و ریشه بدبختیهاست.
از ذکر و دعا و نیایش برای آرامش و اطمینان قلب و کسب لذت زیباییهای زندگی بهره بگیرید.
دست و دلباز باشید و وسیله آسایش و راحتی خانواده را فراهمسازید و از تفریح، ورزشی، مسافرت و سرگرمیهای مفید غفلت نورزید.
سحرخیز باشید. هر روز که از خواب بیدار میشوید با خود قرار بگذارید که امروزتان مثل دیروزتان نباشد، بلکه یک گام بهتر و برتر از همیشه باشد.
انعطاف پذیر باشید. اگر لازم شد، نقشههای زندگیتان را تغییر دهید اما هدف اصلیتان را هرگز فراموش نکنید.
خوب نگاه کنید و ببینید چه چیزی در دیگران هست که به آن غبطه میخورید؟ معمولا این همان چیزی است که واقعا خواستار آن هستید. باید بدانید نگاههای عمیق و احساسات سازنده میتوانند شما را در رسیدن به تمایلات نهفته تان یاری کنند.
تغییرات مناسبی که محیط کوچک زندگی شما را دلپذیرتر میکنند آسانند: گلدان کوچکی در اتاق خود بگذارید تا هوای پاک را احساس کنید. صداهای آزاردهنده و اضافی را حتیالامکان قطع کنید تا ذهن شما بیاساید. هر وقت توانستید گلی بخرید.
بیخوابی و بدخوابی یکی از مشکلات رایج زندگی خوابگاهی است و این چند نکته میتواند شما را کمک کند: هر شب در ساعت معینی به رختخواب بروید. اگر میسر است قبل از خواب دوش بگیرید. چند ساعت قبل از خواب چای و قهوه ننوشید.
به خودتان اجازه دهید که شاد باشید. خوشبختی فقط یک احساس درونی است، کافی است آن را باور کنید. مرتب با خود بگویید: «من لایق خوشبختی ام» این را بگویید و شاد باشید. برای چیزهایی که دارید همیشه شکرگزار باشید.
کاری کنید که دوستتان بدارند: در چشم مخاطب نگاه کنید، ارتباط چشمی از عمیقترین ارتباطات است. در صحبت کردن خودمانی باشید، تکلف بیش از حد، دیگران را فراری میدهد. با مخاطب خود احساس همدلی کنید و نشان دهید که احساس طرف مقابل را میفهمید.