ایثارگران ونک

( بازماندگان کاروان عشق (راه کاروان عشق از میان تاریخ می گذردو هرکس در هرزمان بدین صلا لبیک گویداز ملازمان کاروان کربلاست

ایثارگران ونک

( بازماندگان کاروان عشق (راه کاروان عشق از میان تاریخ می گذردو هرکس در هرزمان بدین صلا لبیک گویداز ملازمان کاروان کربلاست

اسلايدر

ساعت فلش مذهبي قرآن آنلاين

تقویم

فالطالع بينيفال روزانه
فالطالع بينيفال روزانه

حديث تصادفي

$
ایثارگران ونک

کربلا از زمان و مکان بیرون است و اگر تو می‌خواهی که به کربلا برسی باید از خود و بستگی‌هایش، از سنگینی‌ها و ماندن‌ها گذر کنی. حب حسبن علیه السلام، در دلی که خودپرست است، بیدار نمی‌شود.
سلام بر آنانی که بر خاک افتادند تا ما به خاک نیفتیم؛از نفس افتادندتاما از نفس نیفتیم؛ رفتند تا مابمانیم؛ شیرمردان ولایتمداری که ثابت کردند که اهل کوفه نبودندونیستند ونگذاشتند رهبرومقتدایشان در عین تنهائی ؛تنها بماند واکنون باز ماندگان آن قافله سراپا عشق با هزاران زخم گوش بفرمان ولی ومقتدایشان ؛ جان برکف آماده اند تا طومار نامردمان ونااهلان زمان را برهم بپیچند.اللهم عجل لولیک الفرج.
پيوندها

ابزار آپلود

آخرين نظرات
دوشنبه, ۹ اسفند ۱۳۹۵، ۱۲:۳۰ ق.ظ

درجنگ دیروز من چکار کردم وتو چه؟


درجنگ دیروز من چکار کردم ؛توچکار کردی ؛او چکارکرد؟  

دیروز که جنگ((مرد))را از((نامرد))باز میشناساند:   

من جنگیدم ، بدون چون و چرا ، تو سکوت کردى با یک دنیا چون و چرا 

او فرار کرد با یک جهان دنیاخواهى و ترس

من نان خُشکیده را خوردم و جنگیدم، تو چلوکباب سلطانى میل فرمودى و سکوت کردى

او به چلوکباب هم راضی نشد

سربرگ همه روزهاى تقویم من عاشورا بود ، تقویم تو از عاشورا خالى بود  او اصلاً تقویمى نداشت که عاشورایی داشته باشد

من در پى اقامه نماز، نشستن را بر خود حرام کرده بودم ، تو اصلاً نماز را دوست نداشتی 

اوکه اصلا نمی دانست نماز چیست

من رفتم دنیا را گم کردم و خود را یافتم و خدا ر ا ، تو محافظه کارانه بر وضع موجود پاى فشردى 

او خود را گُم کرد

من زخم خوردم و صبر کردم و خندیدم. تو بى خیال سکوت کردى و چرتکه انداختى

او با ماشین حساب کاسیو پا به فرار گذاشت  

من مدام بیدار ماندم ، تو به چُرت عصرانه افتادى

او خُرناسش گوش فرشته هاى خدا را آزار داد

من زخم آجین شدم ، نور پاشیدم ، تو لاله هاى لوسترت را تمیز کردى

او تراول چکهایش را مرتب کرد

دوستان من شهید شدند ، پرواز کردند . تو در کاخ پنج هزار مترى ات آرمیدى

او به سوى غرب با آرزوهایش پرید

من نمازم را شب عملیات در حرکت خواندم . تو در صف اول جماعت فقط جا رزرو کردى

او دیرسالى است که سجاده اى ندیده است...

من با شهادت عروج کردم. تو در هبوط خویش گرفتار ماندى

او سقوط کرد و نابود شد

امروز که شیپور جنگ ازصدا افتاده است

من بدهکار شدم ، تو سر به سر شدى

او طلبکارانه حق نداشته اش را از من باز خواست

من زخمهاى تنم را نگاه کردم ، تو باز هم چرتکه انداختى

او صفرهاى سمت راست عدد صحیح حسابش را شمرد

من تنها عدد صحیح عالم را امام مى دانم ، تو حاصل جمع و تفریق چرتکه ات را ... 

او عدد منتهى الیه سمت چپ شماره حسابش

من خود را براى اصلاح آماده کردم ، تو ترسیدى و تکفیرم کردى

او با زخم زبان به جان زخمهایم افتاد

من به اصلاح مدام و تزکیه همیشگى در اسلام معتقدم ، اسلام تو اصلاحات را به رسمیت نمى شناسد

 او غرب بافته ها را اصلاح مى نامد

من چوب از لاى چرخ دولت و ملت برمى دارم ، تو چوب لاى چرخ مى گذارى 

 او همه ی ماشین و چرخهایش را هدف گرفته است

من بعد از جنگ به سازندگى کشور دل بستم ، تو به آبادانى کاخ و ویلایت 

او مى خواست همان نسخه اى را بپیچید که برایش نوشته بودند

من هر لحظه با شهیدان زندگى مى کنم ، تو شهیدان را مرده میپندارى

 او مى خواهد استخوان برادرانم را از قبر درآورد

من با همه زخمهایم خود را مدیون اسلام و انقلاب به ایران و مردم مى دانم ، تو طلبهایت را حساب مى کنى 

او یقه مرا گرفته است و طبکارم شده است  

امام دست و بازوى مرا مى بوسید و تو ، اما ... 

او هرهر مى خندید و صدایش گوش فلک را کر می کند

من براى فرج مصلح ، اصلاح طلبانه برمى خیزم ، تو در انجمن قاعدین ، اسم مى نویسى

 او مى خواهد سرداب مقدس را گل بگیرد

من شعار نمى دهم اما در کنار على و محمد (ص) هستم، تو شعار مى دهى و آنها را کوفى منشانه تنها می گذارى

 او نه به على اعتقادى دارد نه به محمد

من حزب اللهى هستم، تو ادای حزب اللهی بودن درمى آورى 

اوبه حزب خدا ناسزا  مى گوید

من به پاى شهیدان سرمى سایم. تو از کاسه سر شهیدان عافیت آباد ، بنا مى کنى و از نامشان، نردبان مى سازی  

او، اما...

من با شهیدان به معراج مى روم ، تو مى خواهى از نام و یادشان نردبانى بسازى

 او با شهید بیگانه است و از شهادت گریزان

ان روز من از سهمیه ای که تو امروز از ان یاد میکنی هیچ اطلاعی نداشتم و رفتم

و تو خوب از سهمیه میدانستی که سهمت را که انروز سلامتی جسم و حفظ جان مال و افزودن به دارایی های نا مشروعت بود گرفتی و نرفتی

 و او همان زمان سهمیه اش را گرفت الان هم مدعی است و میگیرد و باز هم به فکر سهم خواهی اینده 

و باز هم من وتو  و او....................واین روند همچنان ادامه دارد...........

 

موافقين ۰ مخالفين ۰ ۹۵/۱۲/۰۹

نظرات (۴)

۰۶ شهریور ۹۶ ، ۱۵:۲۴ http://chaturbatetokenshack.online/
hey there and thank you for your info – I've definitely picked up something
new from right here. I did however expertise several technical
points using this web site, since I experienced to reload the site
many times previous to I could get it to load properly.
I had been wondering if your web host is OK? Not that I
am complaining, but sluggish loading instances times will often affect your placement in google and could
damage your high quality score if ads and marketing with Adwords.
Anyway I'm adding this RSS to my e-mail and can look
out for much more of your respective fascinating content. Make sure you update this again soon.
I don't even underѕtand how І ended up here, hoԝever I believed this put up was once great.
I do not recօgnise who you're however certainly you're going to а famous blogger for those wһo are not already.
Cheerѕ!
۲۴ خرداد ۹۶ ، ۱۹:۰۹ periodicinjury127.exteen.com
This paragraph will assist the internet people for setting
up new web site or even a weblog from start to end.
After I initially commented I seem to have clicked the -Notify me when new comments are added- checkbox and now every time
a comment is added I receive 4 emails with the same comment.
Perhaps there is an easy method you are able to remove me from that service?
Cheers!