اشتراکات دو فرهنگ عاشورا ودفاع مقدس
اشتراکات دو فرهنگ عاشورا ودفاع مقدس
با بررسی مظاهر عاشورایی در دفاع مقدّس، وجوه اشتراک این دو نهضت و دو نمونه بزرگ تاریخی را باز می یابیم. به دلیل پیوندی که انقلاب اسلامی با نهضت عاشورا دارد، حضور این ویژگیها را در سالهای پس از دفاع مقدّس نیز می توان در جامعه احساس کرد؛ به ویژه آن که برخی از مسائل هشت سال دفاع مقدّس مانند بازگشت آزداگان، بازگشت پیکر مطهر مفقودالاثرها، شهادت نیروهای تفحّص و به طور کلّی استمرار جریان شهادت، این باب را همچنان مفتوح نگاه می دارد. از این فراتر، نمی توان ارزشهای انقلابی را که نمادها و نمودهای خویش را از کربلا و عاشورا دریافت کرده است، در حصار زمان، محدود و محصور کرد و این انگاره که ارزشهای دفاع مقدّس را تنها در همان سالهای جنگ خلاصه و در همان فرصت تاریخی بررسی و مطالعه کنیم، نه علمی، نه مقبول و مطلوب و نه امکانپذیر است.
یافتن وجوه مشترک و به زبان دیگر، جلوههای عاشورا در دفاع مقدّس، برای تاریخ فردا و آیندههایی که جهاد و دفاع، ناگزیر با سرنوشت و حیات جامعهها پیوند می خورد و به آنها الگویی مناسب نیازمند می شوند، بایسته و ضروری است.
ـ صحنهها و موقعیتهایی همچون صحنههای کربلا بارها در جبهههای دفاع مقدّس اتفاق افتاد؛ مانند تشنگی، جدا شدن سرها، اسارت و ... . این صحنه ها هماره ذهن ها را به صحنههای کربلا پیوند می زند؛
ـ جبهههای هشت سال دفاع مقدّس جلوهگاه اخلاق، فضایل و ارزشهای الهی و سازندهترین و پرشکوهترین درسها بود؛ درسهایی که رزمندگان در مکتب عاشورا آموخته بودند. معمولاً، در جبههها همه ارزشهای اخلاقی، با کربلا تطبیق داده می شد؛
ـ پایان هشت سال دفاع مقدّس، همچون پایان عاشورا، تمام شدن و توقّف راه نبود، بلکه پس از آن، ایمانی که محصول خلوص و فداکاری رزمندگان بود، هشیاری، تحرّک و بیداریهای بزرگی را رقم زد که نه تنها تضمین سلامت جامعه، که الهام بخش مبارزات در گوشه و کنار جهان شد. تأثیر این ایثار و خلوص را در رزمندگان لبنان نیز می توان یافت.
ـ همچنان که انقلاب عاشورا تضمین بقا و سلامت مکتب و اسلام نوپایی شد که محصول 23 سال تلاش پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) و مجاهدت صحابه بزرگ بود، مجاهدتهای هشت سال دفاع مقدّس نیز تضمین بقا و سلامت انقلاب اسلامی شد.