عوام فریبی وزیر بهداشت در باره ایثارگران
عوامفریبی وزیر بهداشت درباره ایثارگران
جناب آقای وزیر اگر از درد های پنهان وآشکار جانبازان ؛ خانواده های شهدا ؛ فرزندان شهدا ودر یک کلام اگر از رنجهایی که می کشند باخبر بودید به آنها طعنه نمی زدید وتوهین نمی کردید ! دریغا که خود شما از همین مباحث استفاده کردیدو با همین پله ها به وزارت رسیدید اما اکنون ...........!!!!وزیر محترم بهداشت از لفظ عوامفریبی برای این حضور استفاده کرد، البته اگر ایشان می دانستند که برای اولین بار بحث ورود دانشجویان شاهد و ایثارگر به دانشگاه، به دستور پیر فرزانه امام خمینی، صورت گرفته است، حداقل برای حفظ ظاهر شاید از لفظ مناسب تری بهره می برد.
وزیر محترم بهداشت از لفظ عوامفریبی برای این حضور استفاده کرد، البته اگر ایشان می دانستند که برای اولین بار بحث ورود دانشجویان شاهد و ایثارگر به دانشگاه، به دستور پیر فرزانه امام خمینی، صورت گرفته است، حداقل برای حفظ ظاهر شاید از لفظ مناسب تری بهره می برد.
ای کاش ایشان و هم کیشان او به جای استفاده صرف از نام امام، کمی با افکار بلند و پیشرفته ایشان هم آشنا می شدند.
اینکه حضرت امام خواهان حضور این قشر در دانشگاه بود، نه به خاطر دادن اجر و ثواب ایثارگری به این قشر بود و نه می خواست در قبال ایثار آن ها با این لطف جبران کند، بلکه امام در اندیشه های خود بالاتر از این مسائل را می دید.
قصد ایشان از این کار اسلامی کردن دانشگاه ها به معنی واقعی بود، چرا که به گواه همه کارشناسان، دانشگاه ها با دستور اسلامی نمی شوند، چه به مذاق بعضی ها خوش بیاید و چه نیاید.
در مقطعی از دوران جنگ تحمیلی دانشگاه ها از دانشجویان انقلابی خالی شده بود، آن ها که اهل انقلاب بودند و اولویت جنگ را می فهمیدند یا اصلاً به سمت دانشگاه نرفتند و یا به خاطر حضور در جبهه، از تحصیل انصراف دادند.
حضرت امام این نکته را به خوبی فهمیده بود که ثبات انقلاب و نظام وابسته به تحصیل کرده های انقلابی است، در حالی که عزیزان این کشور دفاع از اصل و کیان نطام را سر لوحه کار خود قرار داده بودند، عده ای دیگر فارغ از این مسائل در دانشگاه های ایران و خارج مشغول مدارج علمی را می گذراندند.
جنگ که تمام شد و امنیت مرزها تامین گردید در یک طرف عزیزانی با تن مجروح و فرزندانی بدون پشتوانه پدر بر جای ماندند و در طرف دیگر عزیز کرده هایی با مدارک علمی بالا از داخل و خارج کشور به سرعت، کرسی های علمی دانشگاه ها و سیاست را پر کردند،
دوستانی که در دوران تحصیل در دانشگاه هم رشته بودند، از یکدیگر فاصله گرفتند، یکی که اولویت جنگ را درک کرده بود با تنی مجروح در آسایشگاه و دیگری که اولویت را در تحصیل می دانست، در سایه امنیتی که دوستش فراهم کرده بود، در کرسی هیئت علمی و پست بالای مدیریتی جای گرفت.
به همین راحتی جنگ بین این افراد خط کشید و این خط عریض تر و عریض تر شد تا آن که وزیر محترم بهداشت با جرات و شجاعت بر این قشر بتازد، اما آقای وزیر، به نظرم در معنی لفظ عوامفریبی، دچار اشتباه شده اید.
عوامفریبی این است که به جای حل مشکلات درمانی مردم، وارد سیاسی زدگی شویم و به جای پاسخ به جامعه پزشکی در خصوص اعتراضات صنفی برای فرار از پاسخ به طرح مباحث حاشیه ای این چنینی بپردازیم.
عوامفریبی این است که سهمیه هایی شبیه سهمیه شاهد و ایثارگر، برای فرزندان اعضای هیئت علمی و مسئولین وجود دارد اما در موردش هیچ اطهار نظری نمی شود ولی برای سهمیه شاهد همه کارشناس می شوند.
عوامفریبی این است که فلان هیئت علمی دانشگاه به پاس خدماتش و فلان مسئول کشور به خاطر مسائل امنیتی، بتواند فرزندش را از رشته کتابشناسی "عوام آباد علیا" به رشته پزشکی دانشگاه تهران انتقال بدهد اما صدای وزیر عدالت طلب درنیاید.
ولی خدمات یک شهید به انقلاب در حدی دیده نشود که فرزندش بر طبق قانون بتواند از سهمیه ورودی به دانشگاه استفاده کند و مورد مواخذه وزیر هم قرار بگیرد .
عوامفریبی این ست که نمک امنیت حاصل از تلاش عده ای را بخوریم و بعد از راحتی خیال از در امان ماندن زن و بچه ، نمکدان را بشکنیم.
عوامفریبی اینست که کسی برای عضویت در هیئت علمی، مدارک حضور در جبهه را ارائه دهد و بعدها که پست وزارت گرفت از اختلاف سطح تحصیلی جبهه رفته ها و نرفته ها بگوید
عوامفریبی این است که کسی با سوء استفاده از موضوع طبابت مسئولین ، از رانت ارتباط با آنها استفاده و مجوزهایی اخذ کند و ثروتی افسانه ای بهم بزند و درمان بیماری مسئولین و مدیران رده بالای کشور ، نرده بانی برای طی مراحل ترقی در سیاست و اقتصاد شود.
وزیر محترم بهداشت شما فرمودید دانشگاه های تهران جای نخبگان است اما نگفتید نخبه کیست ؟
نخبه آن کسی نیست که زیر سایه پدر و مادر در آرامش خاطر و بدون اینکه دوری پدر فکرش را آزار بدهد شب ها تا صبح درس خوانده باشد، نخبه کسی است که شبها به دور از چشم مادر از غم پدر گریست. دست پدرها را در دستان دوستانش دید و حسرت آغوش پدر را در سینه حبس کرد اما با تمام اینها درس خود را خواند.
نخبه آن نیست که زیر کولر و در آرامش درس بخواند و بعد هم عضو هیئت علمی شود، نخبه آن کسی است که برای حفظ وطن رفت و جنگید، بعد هم با تن مجروح برگشت اما شاید مثل بعصی ها بخاطر درد شب تا صبح نتوانست درس بخواند، ولی هر وقت دردش فرو کش کرد خواند ، اما خیلی از اوقاتش به دلیل مشکلات ناشی از مجروحیت تلف شد ، ولی هر وقت فرصت کرد خواند .
آقای وزیر، مرد کسی است که هر چیزی را در جای خود ببیند، عادل کسی است که به تناسب هر چیز به آن مطلب نگاه و حکم بدهد. عالم کسی است که از روی آگاهی حرف بزند و حرف خود را با سیاست زدگی قاطی نکند
آقای وزیر اگر شما ملاک نخبگی در کشور را، زدن چند تست بیشتر می دانید، وای به حال نخبگان کشور.
آقای وزیر آیا کنکور به روشی که در ایران اجرا می شود در چند کشور پیشرفته دنیا ، اجرا می شود؟ کدام کشور است که ملاک سنجش نخبگانش را به ساعت فلان ، فلان روز، موکول کند.
اگر بر فرض در آن ساعت فردی که یک سال زحمت کشیده است در راه بازگشت حادثه ای برای او پیش بیاید که نتواند سر جلسه حاضر شود، باید از آمار نخبگان حذف بشود ؟
آقای وزیر ، کدام کشور ملاک سنجش نخبگان را به آزمون هایی موکول می کند که بارها نقش تقلب در آن افشا شده است ؟
آقای وزیر، اگر می فرمائید طبق قانون برای ورود به دانشگاه این روش وضع شده است و ما چاره ای جز اجرای قانون نداریم، بنده عرض می کنم ، همان قانونی که ورود به دانشگاه را به شیوه کنونی وضع کرده است، بنا به مصالحی که شاید درک آن برای برخی سخت باشد ، تصمیم گرفته است که برای ورود شاهد و ایثارگر سهمیه بگذارد.
آقای وزیر؛ لطفا بیشتر از آن چیزی که به شما مربوط نمی شود ، اظهار نطر نکنید و تصمیم در این موارد را به مراکز مربوطه واگدار کنید.
آقای وزیر؛ صرفا جهت اطلاع عرض می کنم کاش قبل از این گونه اظهار فضل ها ، پرس و جویی از خدمات و بورس های تحصیلی کشورهای اروپایی و آمریکا به سربازان و آسیب دیدگان از جنگی می کردید ، تا بدانید این امر فقط منحصر به ایران نیست.
البته آن طرف آبی ها ، منطق شان برای این گونه سهمیه و بورس ها با آن چیزی که وزیر فکر می کند فرق دارد ولی اتفاقا بنظرم ملاک آنها به ملاک حضرت امام نزدیکتر است.
بنظر من تصمیم امام در این زمینه بسیار بالاتر از بحث حق و حقوق ایثارگران بود و در دیدگاه ایشان، دانشگاه از بحث حضور ایثارگران بیشتر منتفع می شود تا خود ایثارگر، یعنی حضور ایثارگر در دانشگاه بیشتر به نفع نظام تا خود ایثارگر است.
در نگاه امام ، کسانی که برای منافع کشور حاضر شدند از مهم ترین بخش زندگی شان یعنی سلامتی بگذرند اما هرگز به این نظام خیانت نخواهند کرد ، پس شایسته است در کنار این خصیصه به سلاح دانش هم مجهز شوند تا برای خدمت هر چه بیشتر به نظام موثرتر باشند.
در نظر امام ایثارگران اگر به فکر دنیا بودند اصلا به جبهه نمی رفتند که الان بخواهیم با سهمیه به آنها جایزه بدهیم. در دیدگاه امام ایثارگر، یعنی خادم به تمام معنا و هرچه خادم به لوازم بیشتری مجهزتر باشد بهتر می تواند خدمت کند.
آقای وزیر، فرق خادم با آن کسی که دنبال دنیاست، این است که خادم اگر به سلاح علم مجهز شود آن سلاح را برای خدمت بیشتر به مردمش خرج می کند، اما برعکس کسانی هستند که وقتی به سلاح علم مجهز می شوند ، از این سلاح برای پرکردن جیب خود استفاده می کنند هرچند بر خلاف مصالح مردم شان باشد و از آن برای رسیدن به رانت پل می سازند.
بنابر این فرق دیدگاه امام با آقای وزیر همین است. ( برگرفته از سایت ایثارگران)http://t.me/isaargranvanak